جدول جو
جدول جو

معنی کلاغ گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

کلاغ گرفتن
(رَ گُ نَ گِ رِ تَ)
صید کردن و گرفتن کلاغ. (فرهنگ فارسی معین) ، کنایه از استهزا و تمسخر و ریشخند کردن. (برهان) (انجمن آرا). کنایه از طعنه زدن و تسمخر کردن و ریشخند زدن. (فرهنگ فارسی معین). طعنه زدن، استهزا کردن. (غیاث). کلاغ زدن، کنایه از طعنه زدن و کردن. (آنندراج) :
زاغ گیرد همه از بلبل شوریده کلاغ
غنچۀ شوخ زند خنده و نرگس چشمک.
شاه طاهر جندی (از انجمن آرا).
ز عکس گل و لاله برطرف باغ
کلاغش بطاوس گیرد کلاغ.
زلالی (از آنندراج).
و رجوع به کلاغ زدن شود
لغت نامه دهخدا
کلاغ گرفتن
صید کردن و گرفتن کلاغ، طعنه زدن تمسخر کردن ریشخند زدن: (ز عکس گل و لاله بر طرف باغ کلاغش بطاوس گیرد کلاغ)، (زلالی)
تصویری از کلاغ گرفتن
تصویر کلاغ گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلاب گرفتن
تصویر قلاب گرفتن
دو دست را در جلو به هم متصل کردن به طوری که کسی بتواند پا در آن بگذارد و بالا برود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراغ گرفتن
تصویر سراغ گرفتن
کسی یا چیزی را جستجو کردن و جا و مکان او را از دیگران پرسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دُهْ بُ دَ)
مرادف چراغ برافروختن. (آنندراج). چراغ روشن کردن. چراغ سوختن و چراغ برکردن. (آنندراج) (غیاث). روشن کردن چراغ. (ارمغان آصفی) :
بداغ ساده رخان چند سوزم این پسران
مرا چراغ نخواهند بر مزار گرفت.
شانی تکلو (از آنندراج).
رجوع به چراغ روشن کردن و چراغ افروختن و چراغ سوختن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گلاب گرفتن
تصویر گلاب گرفتن
استخراج گلاب از گل گلاب کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملال گرفتن
تصویر ملال گرفتن
بیزارشدن: (میگونه بد انسان که ملالش گیرد میگو سخنی و در میانش میگو) (حافظ. 383)، اندوهگین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنار گرفتن
تصویر کنار گرفتن
گوشه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
هلیدن رهایی یافت زن از قید زوجیت
فرهنگ لغت هوشیار
چنگک گرفتن دودست را چنگک وار به هم پیوستن تادیگری برآن پانهد واز دیواری بالارود یا با دست قلاب گرفتن، دو کف دست را بهم متصل کردن به طوری که دیگری بتواند پا بر روی آن گذارد و از دیوار بالا رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراغ گرفتن
تصویر سراغ گرفتن
با خبر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
((~. گِ رِ تَ))
دو کف دست را بهم متصل کردن به طوری که دیگری بتواند پا بر روی آن گذارد و از دیوار بالا رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنار گرفتن
تصویر کنار گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
در آغوش کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
الطّلاق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
Divorce
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
divorcer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
離婚する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
তালাক নেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
หย่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
להתגרש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
طلاق لینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
scheiden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
이혼하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
bercerai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
तलाक लेना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
divorciar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
divorziare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
rozwodzić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
розлучатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
scheiden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
разводиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طلاق گرفتن
تصویر طلاق گرفتن
divorciar
دیکشنری فارسی به پرتغالی